کد مطلب:75506 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:337

عبرت ها











تا كنون چندین بار از عبرت سخن به میان آمد. عبرت كه به مفهوم، آموزش و توجه نظری و احساسی است. (تاكید می شود كه عبرت، تنها آموزش تعقلی نیست بلكه جنبه احساسی و قلبی نیز دارد یعنی فهم با تمام وجود) در نهج البلاغه جایگاه ویژه ای دارد. چنانچه آمد، نداشتن بصیرت عبرت آموز موجب نقص یقین و ایمان می گردد. آن حضرت برای عبرت كاربردهای فراوانی ذكر نموده اند. كاربرد فردی و اجتماعی و عقیدتی برای آن ارائه نموده اند.

قبلا گفته شد كه یكی از عبرتهای مهم كه از گذشته باید آموخت این است كه بسیاری از گذشتگان در اول جوانی خود از تاریخ عبرت نگرفتند. و نیز عبرتهای تاریخی سرمایه های الهی اند كه در اختیار بشر قرار گرفته اند.

«از آثار گذشتگان برای شما عبرتها باقی گذاشت... آنها در اول جوانی عبرت نگرفتند».[1].

[صفحه 63]

پس آن حضرت برای گشایش فكر در زمینه ی عبرت اندوزی سئوالهائی نظیر: آیا ما جانشین گذشتگان نیستیم؟ آیا برای ما گریزگاهی هست؟ كجا هستند كسانی كه در مستی و فراموشی زندگانی را به پایان بردند؟ ما به كجا بازگشت می كنیم؟ و غیره را در رویاروئی كسانی قرار می دهند كه ناظر بر حیات و تاریخ خود می باشند. همچنین برای برقراری رابطه ی قوی بین انسان و تاریخ، از عوامل مرتبط كننده سخن به میان می آورند:

«آیا در جاهائیكه آنان پیش از شما بودند نیستید؟»[2] پس عبرت بگیرید به قرار گرفتن در منزل آنان كه پیش از شما بودند»[3] و در مقام ارشاد در این باره می گویند:

«خدا رحمت كند مردی را كه تفكر نماید و عبرت بگیرد تا بینا شود كه از آنچه از دنیا باقی است به زودی نابود گردد»[4] چنین آگاهی موجب دوری از زندگانی مستانه و ناخودآگاه بوده تحرك بیشتری را برای اثر گذاری و توشه گیری به وجود خواهد آورد.

در گفتار دیگری كالبد بی روح انسانهای دیگر را كه حاكی از طی شدن یك عمر است و تاریخ یك حیات را در رویاروی آدمی قرار می دهد، بهترین وسیله عبرت اندوزی میدانند:

«این حال (رویت جنازه انسان) برای همه ی عبرت گیرندگان، از هر گفتار بلیغ و سخن پذیرفته شده ای پند دهنده تر است»[5].

[صفحه 64]

نیز امتهای گذشته و همه ی تاریخ بشر را مخزن عبرتها دانسته می فرمایند:

«برای شما در امتهای گذشته عبرتها نهفته است[6] البته عبرت اندوزی را در نقاط مثبت امتهای گذشته منحصر نفرمود، همه را منشاء عبرت می دانند.

پس عبرت بگرید ای بندگان خدا و بیاد آورید عقاید نادرست و كارهای زشت پدران و برادران خود را كه اكنون در گور گرفتار آنها هستند»[7] این مطلب كه خود بخود گویای كیفیت مطالعه ی تاریخ و پاسخ كسانی است كه به غلط تصور می كنند تنها باید نقاط مثبت و احوال خوبان را مطالعه نمود در جاهای دیگر نهج البلاغه بر آن تاكید شده است.

«تجربیات تاریخ گذشتگان را از نیك و بد به یاد آرید... عللی را كه موجب سعادت آنان بود انتخاب كنید... و از آنچه مهره ی پشت آنها را شكست دوری كنید»[8].

بنابراین فقط مطالعه ی محاسن تاریخ كافی نیست بلكه باید افكار و اعمال زشت و زیبا، نیك و بد همه مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد و از میان آنان گزینش به عمل آید. در اینجا مجددا یادآور می شود كه نگرش گزینش گرانه و عبرت آموز با نگاه تفاخرآمیز و برتری طلبی تفاوت اساسی دارد.

چنانچه قبلا آمد: «مردگان به عبرتها نزدیك ترند تا به افتخار...».[9].

[صفحه 65]

بنابراین در نحوه ی مطالعه و نگرش به تاریخ باید كمال دقت را نمود تا حجاب عبرتها نگردد.

[صفحه 67]


صفحه 63، 64، 65، 67.








    1. از خطبه ی 82 قبلا آمد.
    2. «الستم فی مساكن من كان قبلكم...»(از خطبه ی 110).
    3. «فاعتبروا بنزولكم منازل من كان قبلكم» (از كلام 116).
    4. «رحم الله امرا تفكر فاعتبر، و اعتبر فابصر، فكان ما هو كائن من الدنیا عن قلیل لم یكن» (از خطبه ی 102).
    5. فانه اوعظ للمعتبرین من المنطق البلیغ و القول المسموع» (از خطبه ی 149).
    6. «لكم فی لا قرون السالفه لعبره».
    7. «فاعتبروا عبادالله و اذكروا تیك التی اباوكم و اخوانكم بها مرتهنون و علیها محاسبون». (از خطبه ی 88).
    8. «فتذكروا فی الخیر و الشر احوالهم... فالزموا كل امر لزمت العزه به شانهم... و اجتنبوا كل امر كسر فقرتهم» (از خطبه ی 234).
    9. از خطبه ی 212 قبلا آمد.