کد مطلب:75506 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:337
قبلا گفته شد كه یكی از عبرتهای مهم كه از گذشته باید آموخت این است كه بسیاری از گذشتگان در اول جوانی خود از تاریخ عبرت نگرفتند. و نیز عبرتهای تاریخی سرمایه های الهی اند كه در اختیار بشر قرار گرفته اند. «از آثار گذشتگان برای شما عبرتها باقی گذاشت... آنها در اول جوانی عبرت نگرفتند».[1]. [صفحه 63] پس آن حضرت برای گشایش فكر در زمینه ی عبرت اندوزی سئوالهائی نظیر: آیا ما جانشین گذشتگان نیستیم؟ آیا برای ما گریزگاهی هست؟ كجا هستند كسانی كه در مستی و فراموشی زندگانی را به پایان بردند؟ ما به كجا بازگشت می كنیم؟ و غیره را در رویاروئی كسانی قرار می دهند كه ناظر بر حیات و تاریخ خود می باشند. همچنین برای برقراری رابطه ی قوی بین انسان و تاریخ، از عوامل مرتبط كننده سخن به میان می آورند: «آیا در جاهائیكه آنان پیش از شما بودند نیستید؟»[2] پس عبرت بگیرید به قرار گرفتن در منزل آنان كه پیش از شما بودند»[3] و در مقام ارشاد در این باره می گویند: «خدا رحمت كند مردی را كه تفكر نماید و عبرت بگیرد تا بینا شود كه از آنچه از دنیا باقی است به زودی نابود گردد»[4] چنین آگاهی موجب دوری از زندگانی مستانه و ناخودآگاه بوده تحرك بیشتری را برای اثر گذاری و توشه گیری به وجود خواهد آورد. در گفتار دیگری كالبد بی روح انسانهای دیگر را كه حاكی از طی شدن یك عمر است و تاریخ یك حیات را در رویاروی آدمی قرار می دهد، بهترین وسیله عبرت اندوزی میدانند: «این حال (رویت جنازه انسان) برای همه ی عبرت گیرندگان، از هر گفتار بلیغ و سخن پذیرفته شده ای پند دهنده تر است»[5]. [صفحه 64] نیز امتهای گذشته و همه ی تاریخ بشر را مخزن عبرتها دانسته می فرمایند: «برای شما در امتهای گذشته عبرتها نهفته است[6] البته عبرت اندوزی را در نقاط مثبت امتهای گذشته منحصر نفرمود، همه را منشاء عبرت می دانند. پس عبرت بگرید ای بندگان خدا و بیاد آورید عقاید نادرست و كارهای زشت پدران و برادران خود را كه اكنون در گور گرفتار آنها هستند»[7] این مطلب كه خود بخود گویای كیفیت مطالعه ی تاریخ و پاسخ كسانی است كه به غلط تصور می كنند تنها باید نقاط مثبت و احوال خوبان را مطالعه نمود در جاهای دیگر نهج البلاغه بر آن تاكید شده است. «تجربیات تاریخ گذشتگان را از نیك و بد به یاد آرید... عللی را كه موجب سعادت آنان بود انتخاب كنید... و از آنچه مهره ی پشت آنها را شكست دوری كنید»[8]. بنابراین فقط مطالعه ی محاسن تاریخ كافی نیست بلكه باید افكار و اعمال زشت و زیبا، نیك و بد همه مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد و از میان آنان گزینش به عمل آید. در اینجا مجددا یادآور می شود كه نگرش گزینش گرانه و عبرت آموز با نگاه تفاخرآمیز و برتری طلبی تفاوت اساسی دارد. چنانچه قبلا آمد: «مردگان به عبرتها نزدیك ترند تا به افتخار...».[9]. [صفحه 65] بنابراین در نحوه ی مطالعه و نگرش به تاریخ باید كمال دقت را نمود تا حجاب عبرتها نگردد. [صفحه 67]
تا كنون چندین بار از عبرت سخن به میان آمد. عبرت كه به مفهوم، آموزش و توجه نظری و احساسی است. (تاكید می شود كه عبرت، تنها آموزش تعقلی نیست بلكه جنبه احساسی و قلبی نیز دارد یعنی فهم با تمام وجود) در نهج البلاغه جایگاه ویژه ای دارد. چنانچه آمد، نداشتن بصیرت عبرت آموز موجب نقص یقین و ایمان می گردد. آن حضرت برای عبرت كاربردهای فراوانی ذكر نموده اند. كاربرد فردی و اجتماعی و عقیدتی برای آن ارائه نموده اند.
صفحه 63، 64، 65، 67.